سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :19
بازدید دیروز :2
کل بازدید :45405
تعداد کل یاداشته ها : 23
103/2/29
11:49 ع

بایداز محشر گذشت...
این لجن زاری که من دیدم
سزای صخره‏ هاست
گوهر روشن‏دل از کان جهانی دیگراست...

عذر می خواهم پری
من نمی گنجم در آن چشمان تنگ
با دل من آسمان‏ ها نیز تنگی می‏کنند
روی جنگل‏ ها نمی‏ آیم فرود...
شاخ زلفی گو مباش
آب دریاها کفاف تشنه‏ ی این درد نیست

بره‏ هایت می‏دوند
جوی باریک عزیزم راه خود گیر و برو...
یک شب مهتابی از این تنگنای بر فراز کوه ها پرمی‏زنم
می‏گذارم می‏روم...
ناله‏ ی خود می‏برم...

دردسر کم می کنم...

چشم‏هایی خیره می‏ پاید مرا
غرش تمساح می‏ آید به گوش
کبر فرعونی و سحر سامری است
دست موسی و محمد با من است...
می‏رویم، وعده ی آنجا که با هم روز و شب را آشتی است
صبح چندان دور نیست...